مي گويند اظطراب از هر مرضي بيشتر براي سلامتي خطر دارد. پس من الان در وضعيت بحرانم ):
اظطراب دارم.
توي اين اتاق 12 متري شركت انقدر راه رفتم كه پاهايم درد گرفت.ديشب هم تا صبح نخوابيدم.
راه كه می رفتم يادم افتاد قبل از جدايي وقتي حالم بد مي شد بي اينكه از همسرم مخفي كنم به او مي گفتم.انتظار داشتم بفهمد.فكر مي كردم همين برايم كافيست كه او حال مرا بداند و من برايش حرف بزنم و او فقط گوش كند تا آرام بگيرم. اما او كمكي كه نمي كرد هيچ.انقدر انگ مي چسباند كه حالم بدتر مي شد.آخرش هم به رواني بودن محكوم مي شدم.
بعد از آن هر كسي حالم را مي پرسيد فقط مي گفتم خوبم .. فكر مي كردم شايد ديگران حق دارند اگر نمي خواهند ناله هاي مرا بشنوند.شايد من خودخواه هستم . كم كم عادت كردم كه همه چيز را به خودم بگويم.بعد از آن هم به اين وبلاگ .. حالا اينجا هم دوستاني دارم كه باز فكر مي كنم گناهي ندارند كه ناله مرا بشنوند.
راستش هنوز هم نمي دانم مي شود به كسي اعتماد كرد و گفت امروز حالم خوب نيست يا نه ..
13 comments:
سلام!
اولا که اون اضطراب نه اظطراب!
به نظر من آمدما دوست دارن به هم ديگه کمک کنند در مورد مشکلات همديگه حرف بزنن و همفکری کنن و از اين حرفا! ولی يه چيزی که بايد تو اين يادمون باشه اينه که هرکسی يه جايی از اين هم دردی کردن حوصلش سر ميره! يعنی به خودش ميگه که خوب که چی؟اومدم که هميشه سهيم در ناراحتی ها باشم؟ یعنی اینکه تو گفتن ناراحتی ها اونم به شکل طولانی مدت باعث میشیم که واسه طرف مقابلمون یه تابع زیان تشکیل بشه و هر بار یه ناراحتی هامون رو ميگيم اين زيان براش بيشتر ميشه. حلا اگه با شاد کردن طرف از مقدار اين تابع کم نکنيم بالاخره يه روز از تحملش خارج ميشه و ....
ميذاری ببينمت؟
سلام.
يه کمی داری خودتو اذيت ميکنی... نه که از قصد باشه .. خودت ميدونی که چه بايد بکنی اگه خواستی بیشتر برات توضیح میدم
عليرضا گفتم اين اظطرابه يه کمی عجيبه ها ! نگو اشتباه نوشته بودم !
عجب!
برای همه آدما اين موقعيتها پيش مياد اما حق با توست!
من هم که حرف ميزنم ميگن چرا ناله ميکنی. آهو جان فکر ميکنم عمر مفيد اين وبلاگها يه سال بيشتر نيست. وقتی شناخته شدی نميذارن نفس بکشی...
سلام من شرمنده ام اما اگه قابل بدونی سنگ صبور خوبی ام به خدا!
من کسی را نداشتم که واسه اش درد دل کنم همیشه مشاور بودم پایه باشی شریکی درد دل کنیم
؟ : )
سلام .. به نظر من بهتره اینجا ناله نکنی .. شاید مشورت با کسی که بتونه هم معتمد باشه و سرزنشت نکنه و هم اینکه درمانی برای اظطرابت داشته باشه ، بهتر باشه ..
اینجا بر خلاف ظاهرش خصوصی نیست .
اين زيری هم خفن نوشته ها ! ! ! ! !
و امان از توصيه هايی مثل اون زيرتری ! ! !
اعتماد اگه پيدا کردنی بود که توی همون دور و برت پيداش می کردی. خنجر می خوای از پشت بز........
Post a Comment