پنج شنبه با دیدن نمایش سرزمین مقدس به نویسندگی و کارگردانی ايوب آقاخانی و بازی زیبای داوود رشیدی گذشت.
شام هم با چشیدن طعم لذیذ قارچ های چرب و چیلی پفکی بوفالو و بالطبع تحمل عذاب وجدان بعدش!
جمعه صبح با گشتن لابلای سنگ قبر های آشنایان و غریبه های خفته در بهشت زهرا.
شب هم با دخترک در هیاهوی پارک با جیغ و فریاد و خنده.
آخر شب هم باز سوالات فلسفی و خود درگیری های بی جواب یقه ام را گرفت و برای حل کردنشان دست به دامان تو شدم و نتیجه اش شد همان پیغام های عجیب و غریب که به احتمال زیاد از خیر حل و فصلشان گذشته ای!
باشد. می گذاریمشان برای به قول خودت زمانی که درگیر "رابطه از نوع انسانی" اش هستیم :)
No comments:
Post a Comment