خوب از آنجا که من همیشه طرفدار کمال بوده ام یک پیشنهاد دارم. اصلا چرا حق طلاق بین مرد و زن تقسیم نشود؟ من نمی دانم از نظر حقوقی چکار باید کرد. این در حوزه ی دانش من هم نیست. اما نتیجه آنطوری باشد که مرد و زن هر دو به حد معینی دارای اجازه ی درخواست طلاق باشند.چرا با دادن حق طلاق به زن قدرت را از یک کفه ترازو بر روی کفه ی دیگر ترازو بگذاریم. مگر نمی دانیم که قدرت دست هر کی باشد امکان سوء استفاده از آن وجود دارد. مگر امکانش نیست که اگر این قدرت دست زن باشد مطمئنا" او از موضع قدرت عمل کند. و نتیجه بشود چیزی مشابه وضعیت قبل اما فقط نقش ها عوض شود؟ و این اصلا جالب نیست که حالا زن نقش مرد را بازی کند. به نظر من گرفتن حق طلاق از مرد و دادن آن به زن اصلا" میانه روی نیست. چاره ی کار هم نیست. پیروزی هم به حساب نمی آید.این حساب حساب برنده و بازنده است. در حالی که حسابی درست است که بازنده نداشته باشد.
حالا با این اوصاف اگر روزی دری به تخته بخورد و انقلابی در افکار و قوانین ایجاد شود و حق طلاق را دودستی به من بدهند باز قبولش نخواهم کرد. چرا همسرم با زور با من زندگی کند؟! اما اگر نصفش را به من بدهند و نصفش را به همسر بالقوه! آنوقت مطمئنا" با آغوش باز از آن استقبال خواهم کرد.
11 comments:
بنا به همان دلايلی که در کامنت پست قبلت نوشتم به نظرم چيز خاصی عوض نخواهد شد.لااقل برای من .. اگر حق طلاق داشتم و نداشتم تا همان روزی که در زندگی ماندم و تحمل کردمُ بازهم می ماندم.
آره فروغ عزيز. می فهمم چی می گی.يعنی کاملا درک می کنم. اما به اين فکر کن که هر دو در آن زمان خاص دارای اين قدرت مساوی بوديد. يعنی هيچ چيزی فرق نمی کرد؟ برای من شايد. البته سرانجام کار من هم در هر حال همين بود که شد. طلاق. اما شکل وقوعش طور ديگری ممکن بود باشد. شايد ضربه روحی اش کمی کمتر از اين می شد.
سلامٌ عليکم . با عرض پوزش از نسوان محترمه جهت مزاح ؛ خدمت همشيرهء مکرمه عرض می شود در فقه اسلامی يک اصل کلی وجود دارد که عالمان ، همگی بر آن اتفاق نظر دارند و آن ، اين است که هر انسانی با آغوش باز از ازدواج استقبال می کند ولاکن با آغوش بسته از طلاق استقبال می کند . اين امر ، دارای دلايل فيزيولوژيک می باشد .
به نظر من کسی رو نبايد مجبور به زندگی به کسی کرد. هر کسی هر وقت خواست بايد بتونه از يه رابطه خارج بشه.
من هم طرفدار کمالم، پیشنهاد من اینه که مرد و زن قبل از ازدواج به حدی از کمال رسیده باشند که هیچ
وقت احتیاجی به طلاق نداشته باشن.
در واقع حق طلاق برای هیچ کدام از طرفین وجود نداشته باشه.
راستی....
هر وقت بالقوه به بالفعل تبدیل شد، شیرینی یادت نره، ما رو هم خبر کن، خوشحال میشم.
@ فروغ
مطمئن باش در مردها هم کسانی پیدا میشوند که قدرت تحمل زن بد خلق را داشته باشد.
و کسانی هستند که به شخصیت واقعی یک زن واقف
هستند.
در ثانی اگه به حرف شما عمل بشه باید طلاق ها را از ۳ به ۴ افزایش یا به ۲ کاهش داد! بهرحال باید زوج باشه! چون اگه همون ۳ طلاق باشه که هر کدوم یه طلاق و نصفی که نمی شه!!
و.................
به نظرم اين يارو خيلی خوره آهو... چه ربطی داشت؟... نمی دونم من بحث حقوقيشو اما به نظرم با داير کردن جلسات مشاوره برای تسکين عوارض توسعه يافتگی بهتر ميشه اين موشوع رو حل کرد تا اينکه تفنگ به هرکدوم بديم که دوئل کنن نه؟
آقای فريق من راستش از پاراگراف اول شما هيچی نفهميدم.
آقای داوود منم نظرم همين بود. با گرفتن حق از يکی و محق کردن طرف مقابل دوئل باز برقراره.
شديدن موافقم
Post a Comment