گاهی تحمل زندگی چه سخت می شود. هنوز در شوک وقایع اخیر هستیم که خبر سقوط هواپیما و مرگ تمام سرنشینانش به همراه تیم ملی نوجوانان جودوکار را هم می شنویم. ما داریم واقعا زندگی می کنیم یا روی ابرها راه می رویم؟! .. یعنی چی که این همه فشار آوار شود روی ذهن و جسم آدم؟ .. بیچاره خانواده هاشان. یاد حرف دوستی افتادم که همیشه می گوید زندگی در ایران مثل "سوار بر هواپیمای توپولوف" بودن است. بفرما.
4 comments:
Do You Remember
How It All Began
It Just Seemed Like Heaven
So Why Did It End?
بهترین توصیف از زندگی توی ایران حرف دوستتونه...واقعا وحشتناکه وقتی یه شبانه روز با بهترین رفیقت تماس بگیری و نتونی پیداش کنی و وقتی این سابقه نداشته و به خاطر همه مسائلی که توی این یه ماه کنار هم گذروندین و توشون شرکت کردین احتمال بدین که بالاخره اونُ گرفتن و چون دفعه ی دومشه حتما براش سنگین تموم می شه...هر چند که فرداش گوشیشُ برداره و از نگرانی درت بیاره...ولی کی جواب فشاری رو که به ذهن و جسم ما میادُ می ده؟
درود...
ای داد ، ای بیداد ... علی ایحال هرگونه فعالیت بدنی توصیه می شود !
Post a Comment