Dec 2, 2003

به هر چيزی فكر ميكردم جز به اين.من هيچوقت نميتونم به كسی كه عزيزشو از دست داده تسليت بگم.اصلا قفل می كنم.احساس می كنم جملات كليشه ای هيچ تا’ثيری توی حال طرف نداره.مثل ديشب.يادته؟فقط می پرسيدم خوبي؟چون تنها چيزی بود كه می خواستم.می خواستم قوی باشي.خوب باشي.حالا من اينجا،تو اونجا.كاش ميتونستم كنارت باشم.فقط كنارت باشم.بلكه هردوتامون آروم می گرفتيم.اما نيستم.حتی نتونستم در آغوشم بگيرمت تا توی سينه م يه دل سير گريه كني. ميبيني؟اينم حال و روزمونه.


ميخواستم برات بگم اصلا باورت می شه كه من اون روز توی اون ده دقيقه ای كه داشتم ظرف می شستم و گل گلدون رو زمزمه می كردم خوشبخت ترين زن روی زمين بودم.خنده داره.نه؟ولی واقعيه.بودم.خوشبختی رو احساس كردم كه مثل يه نسيم صورتمو،روحمو،تنمو نوازش كرد و رفت.


دومين لحظه خوشبختيم هم موقعی بود كه دخترم بعد از دو روز دوری از پله ها اومد بالا و من صورت سردشو توی دستای گرمم قايم كردم و بوسه بارونش كردم.زندگی داره بهم ياد می ده كه بدون اون هيچی برام معنی نداره ديگه.می دونم خدا اينو برام گذاشت تا بتونم مقاومت كنم و ادامه بدم.حتی وقتی تو نيستي.وقتی دوري.وقتی دلتنگتم.


حالا باز می خوام خوب باشي،قوی باشی و بدونی من دارم تو رو در تمام اين لحظه ها و روز های سخت توی ذهنم مجسم می كنم.باهات گريه می كنم.نوازشت می كنم.در آغوش ميگيرمت تا توی سينه م يه دل سير گريه كني..


و برات می خونم:


اگه زندگی عذابه 


يه حباب روی آبه


من به گريه هام می خندم


ميگم اين همش يه خوابه


 


 

9 comments:

فرید said...

سلا.زيبا می نويسی.سری به ما بزن .ممنون

سارا said...

سلام ..متاسفم ! حق با توست ..گاهی اوقات فقط يه آغوش گرم می تونه آدم رو تسلی ببخشه

roya said...

آهو جان چرا اين مطلب چندين بار توی صفحه تکرار شده ؟ لطفا اضافه ها رو پاک کن . چون قسمت نظرخواهی بالاييها هم بايگانی شده و آدم يه خورده گيج ميشه.
مطلبت هم غمگين بود.اميدوارم بهتر باشی.

شب نوشت said...

سلام . . .
من تو عمرم با هيچ کس قهر نکردم قربان ! ! ! از اول عمرم آشتی بودم تا همين الان . . . اونم فقط يه گلايه کوچيک بود چون واقعا هيچ کامنتی ازت نداشتم . . . به Persianblog  چندان اعتمادی نيست ! ! ! يکبار کامنتهات رو ميخوره دفعه بعد يه يادداشت رو ۶ بار پست ميکنه . ممنون که باز سراغم اومدی. ممنون که بهم تبريک گفتی و از اون داد و بيداد هم معذرت ميخوام.
بابت اين اتفاقی هم که نوشتی کلی متاسفم ولی خوب . . . . منم قفل ميکنم ! ! !
خوش باشی هميشه.
فعلا

شب نوشت said...

راستی بانوی چند شنبه ای ؟ ‌؟ جرات نميکنم اونجا کامنت بگذارم ! ! !

يوسف said...

حس قويی را در ديگران القاء می کنی .. آنانی که زبان بازگويی ندارند  جز تکان دادن سر  و تصديق و ..بعدش هم تاسف چه دارند که بگويند‌ ؟

بزرگ said...

حرفي نيست.... متاسفم .

آبنوس said...

سلام, چرا اين پست را مالتيپل كردي, و چرا اضافه هاش را ديليت نميكني؟ البته ميتوني بگي, بتوچه آبنوس مگه فضولي :)

يوسف said...

سلام .. خوش باشی ..

Free counter and web stats