چند تا لينك:
قطعه 33 بهشت زهرا زنده مي ماند(صفحه هفتم)
توضيحات جالب فروغ در مورد اوركات.
من كجا ، اينجا كجا ؟!
موضوع بحث اين هفته لافم فيني هم در مورد ازدواج دوم بود كه هنوز تمام نشده.بشتابيد !
..............
متن قبلي من براي بعضي از دوستان سو’تفاهم ايجاد كرده.اين مسئله چيزي نيست كه مربوط به آدم خاصي باشد.همه ي ما ممكن است جايي، زماني، به شكلي درگير اين موضوع شويم.پس بهتر است همه مان پيش خودمان يك دوره " مديريت روابط مجازي! " بگذرانيم. اولين نفر هم خودم هستم. :)
من هم خوبم ، شكر .. هنوز هم گاهي اخباري، شايعه اي، ته دلم را مي لرزاند .. زندگي ولي جريان دارد.از لحظه هاي خوشش گرفته تا گرمازدگي ديروز بخاطر گشتن دنبال يك مانتوي تابستاني ( مدلهاي عجيب غريب را كه مي بينم شك مي كنم اينجا ايران باشد!)
دخترك صبح تا شبش را با بازي مي گذراند و تعجب مي كنم چطور خسته نمي شود.برنامه هايي برايش دارم بلكه در كنار اين همه جست و خيز كمي هم چيز ياد بگيرد!
ديشب پدر را كه نگاه مي كردم دلم مي خواست برايش كاري كنم .. نمي دانم .. هر چيز كوچكي كه لحظه اي شادش كند و تكراري هم نباشد. شما كاري سراغ نداريد كه يك دختر بخواهد براي شاد كردن پدرش انجام دهد ؟
.........
روزهاي گرم مي آيند و مي روند و شبهاي تبدار هم .. صبح بلند مي شويم.يك روز ديگر را مي گذرانيم و شب مي خوابيم.خوب و بدش را كار ندارم.اما مي دانم ، مي دانم كه هر لحظه اي كه مي گذرانم بازگشتي ندارد .. كاش بتوانم در هر لحظه زندگي كنم ..
11 comments:
سلام .. بيشتر روابط ما آدمها آغشته به سوء تفاهمات است .. زياد نگران نباش .. .. امروز زمان زیادی نداشتم تا لينک هايتان را ببينم ! اما قضايش را بجا خواهم آورد ! لحظات سپری می شوند ؛ اما در ميان آنها قليل نفحاتی است که خود را بر ما عرضه می کند ؛ خوشا آنان که قدر اين نفحات را بدانند .. راستی برای شاد کردن بابا هم يه راهی دارم که اگه آدرسش رو پيدا کردم براتون ارسال می کنم . سر زنده باشين .
جمع انديشه و احساس ممکن است بشرط آنکه طرف حسابت مرد باشد نه زن.... زن هميشه احساسی بوده آن هم يک احساسی احمق...
از سبک نوشتنت خيلی خوشم اومد،در مورد پدرتونم ميخواستم بگم اگر راهی پيدا کردی به منم بگو چون منم خيلی وقته دنبال راهی برای خوشحال کردن پدرم ميگردم، راستی وقت کردی به وبلاگ منم سر بزن، هر چند خيلی نو پاست و چیز خاصی برای خوندن نداره...
salam
web loge khoobi dary .omidvaram moafagh bashy
bye
آهوی عزيزم من هم گاهی دلم برای همه تنگ می شود.حتی برای روابط گسسته ی سابق.دلتنگيه عجييب که آدم احساس تنهايی شديدی هم توش می کنه.
به اين آن نان منِ گرامی هم عارضم:برو بوق بزن:)) بسيار غير فرهنگی می پرم جديداً..اينوجوری حال می کنيم ديگه:))
سلام.
من اگه دخترم فقط بفهمه که به خاطرش از چه چيزايی گذشتم برام کافيه.. چيز ديگه ای نميخوام
فکر ميکنم دوست داره خوشبخت ببينتت... واسه پدرای اين سن و سال خوشبختی تو يعنی سر خونه زندگی رفتن... يعنی شوهر کردنت. ميتونی؟
(من اگه بودم ميگفتم نميتونم...نه)
سلام وبلاگ حيلي باحالي داري ولي حيف که از عکس استفاده نکردي آخه يه عکس مي تونه يه دنيا مفهوم رو برسونه . درسته که اين کار تو پرشين بلاگ سخته ولي من يه راه حل برات دارم کافيه به آدرس URL مراجعه کني و طبق راهنمايي اونجا عمل کنط اگه مشکلي داشتي بهم ميل بزن اگرم موفق شدی يه ميل بهم بزني ممنون ميشم.فعلا قربانت
سلام . . .
راجع به متن اصلی و سو تفاهم و . . . نظر نميدم چون به ما مربوط نميشه ! ! !
اما اگر راه حل اين آخری و به روز زندگی کردن و استفاده بهینه از لحظه ها و اينها رو پيدا کردی يه خبری بهم ما بدی تا آخر عمر دعات ميکنيم ! ! !
سلامت و خوش باشی.
فعلا.
Post a Comment