Sep 11, 2004


جمعه بيستم شهريور.


ديشب با يك كيك كوچك از دست مادر غافلگير شدم و شمع فوت كردم. بعد هم آهنگ مبتذل گذاشتيم و با دخترك رقصيديم و يك نقاشي قشنگ هم از او هديه گرفتم و كيك خورديم و خودم را زدم به بي رگي و به فراموشي ِ گذشتن يك سال ديگر از فرصتي كه براي زندگي كردن دارم .. يك جور خلسه براي خودم ساختم. يا خودش آمد سراغم نمي دانم. امروز هم تا شب خانه ماندم. تا ظهر خوابيدم. بعد با دخترك سر و كله زديم و لوازم تحرير رنگارنگش را مثل بچه ها باز كرديم و بچگي كردم. بعد يك نهار مخصوص به مناسبت امروز خورديم. بعد از نهار هم دنبال چند مقاله گشتم كه بايد تا ديروز تحويل مي دادم و تنبلي كرده بودم. اما بعد از كمي گشتن ديدم نه نمي شود. سرم را گذاشتم و دوباره خوابيدم. انگار كه امروز دنيا از چرخيدن ايستاده باشد. حتي منتظر هم نماندم تا دوستان مجازي به من تبريك بگويند و من آمارشان را جمع كنم! كه اگر نگفتند دنيا روي سرم خراب شود و فكر كنم هيچكس مرا دوست ندارد و اينجا غمنامه بنويسم ! انگار اقتضاي سن است. سراغ هيچكس نرفتم. غير از دو سه تا از دوستان واقعي هم كسي سراغم نيامد. همه چيز خوب و معقول گذشت. معقول و بدون هيچ تملق و شلوغ بازي. فكر كنم همين هم كافي باشد. بله كافي بود. و از همه مهمتر دعوت دوستانه ي تو براي امشب كه صادقانه موكولش كرديم به يك وقتِ ديگر هم كافي بود تا بدانم به يادم هستي و آرام باشم ..


غروب هم كمي به جمع و جور كردن ريخت و پاش هاي اخير و كمي به كار و كمي به مطالعه و وبگردي گذشت. بالاخره مقاله ها را هم پيدا كردم و فرستادم. ديروز از نمايشگاه يك كتاب كوچك با نام ‹‹ مفاهيم اوليه بورس به زبان ساده ›› خريده بودم. امروز نگاهي به آن انداختم . فكر كنم كمي زمان و كلي سر و كله زدن مي خواهد تا بتوانم از چند و چون مفاهيمش كاملا سر دربياورم. كه البته اين كار را خواهم كرد. آن هم نه به تنهايي .. تجربه جالبي ست.



خلاصه اين كه امروز هم يك روز ديگر از روزهاي خدا بود. تنها تفاوتش در اين بود كه من خيلي خوابيدم ! و البته يك تفاوت ديگر هم داشت. امروز روز تولد من بود !

13 comments:

سارا said...

مبارکه ....مبارکه ...مبارکه ......تو هم شهريوری هستی پس !‌ (چشمک )

lale said...

سلام آهو جان ... مبارک ...مبارک ...تولدت مبارک .ساليان سال سايه ء مهربونت  بالای سر گلت باشه با دل خوش .

خواننده روزانه وبلاگ شما said...

سلام اول بگم كه بامن دعوا نكنيد ! جوابم را هم ندهيد چون حال و حوصله كامنت بازي ندارم ! هر روز هم ذهن شما را مرور ميكنم ! دومين بار كامنت گذاشتم ! (اوليش را نميگم ) اما چرا نوشتيد آهنگ مبتذل ؟؟؟ تعريف مبتذل چيست ؟ بابا بخدا براي فرق داشتن با بقيه نبايد خيلي چيزها را مسخره كرد اين كلمه مبتذل شما من را بياد خبرنويسهاي روزنامه ها كه اجباري و بفهمي نفهمي ميخواهند خبري بدهند انداخت ...خداوكيلي رفاقتي اين مبتذل يعني چي ؟ هموني كه باعث جنباندن ميشود مبتذله ؟!! حيف اين نوشته ها ...البته فكر ميكنم از ترس اينكه دوستان روشنفكر و نويسنده حضرتعالي به شما خرده نگيرند نوشتيد مبتذل بابا اگر چيزي فرعش نباشه اصلش معنا پيدا نميكنه خوب پس من بعد مثل يك خانم خوب از ته دل خوتون بنويسيد ...خواهشا با من دعوا نكنيد ...مخلص شما  
راستي تولدتان هم مبارك !!!

آهو said...

من و دعوا!؟ راستش من به بعضی از اين آهنگها به شوخی يا جدی می گويم مبتذل.حالا اگر به مذاق شما خوش نمی آيد تقصير من نيست.اينجا وبلاگ من است گمان کنم.من به آهنگ /تو عزيز دلمی/يا / ديگه دوستم نداري/ يا هر چيزي از اين دست مي گويم مبتذل چون اگر قرار باشد هر روز به آنها گوش كنم ديوانه مي شوم.اما با آن مي رقصم و كيف مي كنم.همين.اصطلاح مبتذل براي من اين معني را مي دهد. يعني آهنگي كه نمي شود با آن به آرامش رسيد.موزيسين هم نيستم.معاون وزارت ارشاد هم نيستم كه ارزش گذاري كنم. از ته دلم هم مي نويسم. خداييش هم اگر قرار بود به دل روشنفكر ماب هاي وبلاگستان رفتار كنم درِ اين وبلاگ خيلي قبل تر تخته شده بود.اينجا يك زن از افكارش مي نويسد.درست و غلط با هم. همين و بس. خيلي هم ممنونم بابت اينكه هر روز افكار مرا مرور مي كنيد.اما شما را بخدا اگر چيزي به مذاقتان خوش نيامد بگذاريد به حساب اختلاف سليقه. اينجا كسي به كسي درس اخلاق نمي دهد.قربان شما.خوش باشيد.

امیر said...

سلام اولاً تولدتون مبارک . ديگه اينکه گفتی مبتذل ياد اين آهنگ افتادم....آهوی پر کرشمه اومد کنار چشمه...!!!

. said...

سلام :
تولدت را تبريک ميگويم و از اينکه فرصت آنرا ندارم حتی متن کوچکی نا قابل برايت بنويسم پوزش ميخواهم .
     شاد باشی و خرسند....

فروغ said...

تبریک می گم آهو جان ..

crazy said...

سلام تولدت خيلی مبارک!

حميد said...

سلام .. هر چه فکر می‌کنم، بهتر از دل خوش و عاقبت‌بخيری، چيزی پيدا نمی‌کنم که از خدایم برایت بخواهم ... شاد باشی و شادکام ... تا سال‌های روشن‌تری که می‌آيند و آن‌قدر شوق داشته باشی که چنين روزی را اصلا نتوانی بخوابی! / راسی: دوازده سالتان تمام شد ديگر؟!!!

پدر said...

سلام آهو خانوم
دوستانی که خبر نداشتند دیروز تولدت بوده چه کنند ؟ (-:
امیدوارم سالهای سال با شادی و آرامش زندگی کنی..
تولدت مبارک

نوشی said...

سلام و تولدت مبارک دختر نازنين

آندرومدا said...

سلام و تبريک.

مریم گلی said...

تولدت مبارک آهو جون

Free counter and web stats