May 13, 2004

سني چُك آما چُك اوزلِِِِِِِِديم ...


 


كسل هستم. به كودكي مي مانم كه تمام اسباب بازي هاي دنيا را هم كه برايش بياورند باز هم بهانه ي همان عروسك پارچه اي خودش را ميگيرد. همان كه گمش كرده. و حالا مانده وسط اين همه چيز كه مال او نيست. مانده كلافه و دلتنگ.


سعي مي كنم منطقي باشم ولي نمي شود.همه چيز را كه با منطق نمي سنجند.دل كه منطق نمي داند. سعي مي كنم خودم را قانع كنم. نمي شود. نشد.


كسي خبر از گم شده ي من ندارد ... ؟


 

7 comments:

چرتينكوف said...

يوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور
اي دل شوريده حالت به شود دل بد مكن
وين سر شوريده باز آيد به سامان غم مخور

يوسف said...

سلام .. اگر اين گفته فلاسفه را بپذيريم که : هر چيزی به اصل خودش رجوع خواهد کرد .. آنوقت .. باید دید اصل وجودی ما چيست که بدان سو معطوف گشته ایم  ؟ ..

ali said...

ben sene deirium bo gounlar WILL BE LOST baji

پدر said...

دخترم که چيزيو گم ميکنه بهش ميگم شايد گربه خوردتش.. شايد گم شده تورو هم گربه خورده

kasra said...

ای همه غمگین اگر تنها شدی، من باتوام..

     خسته دل ازهرکه، وزهرجاشدی، من باتوام..

                گربه کنجه بی کسی آمیختی بادردخویش..

           دلگران ازمردم دنیا شدی، من با توام..

حامد said...

ممنون . خدا از بزرگی کمت نکنه . ولی نفرین دشمنام رو به جون خریدی ولی نترس دعای خیر من همه شونو سوکس می کنه !

كيوان said...

سلام!...نه نه...خواهش ميکنم!...نميخواد به استقبال آشنای قديمی بيای!...اومدم يه سر بهت بزنم و برم...من خيلی کم به دنيای مجازی رفت و آمد ميکنم...يه زمانی پاتوقم بود...آخه ميدونی...دقيق که بشی ميبينی آدما، تو اين دنيا هم ملال انگيزن!...مرسی...من خوبم...زندگی هم بدک نيست!...من هم، همين احساس تو رو دارم...هميشه فکر ميکنم، من قرار نبوده اينجا باشم!...من قرار بوده کجا باشم؟...اما به نظر دون خوان، من خودپرستم!...ما رو از خودت بی خبر نذار...مواظب خودت باش...فعلا...

Free counter and web stats