Dec 8, 2005

به همين راحتي؟ 106 نفر يا بيشتر بخاطر نقص فني يا هر علتي ديگري كه آخرش هم معلوم نمي شود توي يك هواپيماي قراضه آتش مي گيرند و هيچ كس نيست بگويد چرا؟ بجاي راه حل پيدا كردن براي عدم تكرار اينگونه حوادث اسم شهيد رويشان مي گذارند و وزير صدا و سيما مي گويد اصلا اينها بايد مي رفتند چون آسماني بودند! بجاي كشف علت سقوط هواپيما سازمان بهشت زهرا و اورژانس و وزير بهداشت و پزشكي قانوني به هم نان قرض مي دهند و سر رساندن اجساد به بهشت زهرا با هم مسابقه مي گذارند و احمدزاده با نيش بازش از ميدان بهارستان اعلام مي كند كه خانواده ي كشته شدگان خودشان را بگذارند جاي بازماندگان ائمه ي معصومين در صحراي كربلا!


تا كي اين اراجيف را به خوردمان مي دهند؟ جواب مادر و پدر و فرزند و همسر كشته شدگان را كي مي دهد؟ جواب بي لياقتي دستگهاي اجرايي كشور را كي مي دهد؟ تا كي مردم قرباني و موش آزمايشگاهي بي عرضه گي مسئولان خواهند بود.


اين صد و چند نفر هم روي خواهرزاده ي بينواي من كه توي اتوبان لشگرك درست حدفاصل چند متر جلوي پادگان كه بدون هماهنگي با راهنمايي رانندگي گارد وسط اتوبان را بخاطر دور زدن ماشين هاي پادگان برداشته بودند دچار آن تصادف دلخراش شد و ما را براي هميشه داغدار كرد و پس از انعكاس خبر اين تصادف توي رسانه ها معماي حفاظ نداشتن وسط اتوبان مطرح شد و بلافاصله پادگان يا راهنمايي رانندگي آن وسط را گارد كشيدند و بي سر و صدا گندكاري خودشان را لاپوشاني كردند.


 


پسرخاله بيچاره ام هم كه يكماه بعدش قرباني جاده هاي غيرايمن شد. حالا هم كه اين حادثه ي غيرمنتظره اما قابل كنترل. خوب مي فهمم حال و روز بازماندگان را. كساني كه سر هيچ عزيزانشان را از دست داده اند و هيچ كس هم پاسخگو نيست. متاسفانه ما هميشه بايد قرباني ها را بدهيم تا مسئولان يادشان بيافتد كه سيستم ايمني جاده ها و ايمني هواپيما ها و هزار مورد ديگر از بين و بن خراب است. آدم نمي داند خشمش را چگونه خالي كند. اما چه فايده. فعلا كه محو شدن اسرائيل از كره زمين و فروش بي سر و صداي درياي خزر به روس ها و اجلاس سران كشورهاي اسلامي و انرژي هسته اي واجب تر از جان مردم است. اصلا جان مردم كيلويي چند؟ دچار سانحه هوايي هم نشويم ذره ذره توي هواي شهرمان مي ميريم.


 


 


 


 

No comments:

Free counter and web stats