Apr 15, 2007

دندانی که عصب کشی کرده بودمش دوباره درد گرفته.


دفترچه بیمه ام را باید تمدید کنم.


باز ایرانگردی گیر داد به 15 روز سابقه کم و امروز زد همه چیز را خراب کرد.


تابستان دخترک دارد از راه می رسد.


درس می خوانم وقت و بی وقت. حالا بماند برای چه.


کارم سبک تر شده.


مادر را از اسکن قلب به متخصص گوش و حلق و از آنجا به متخصص گوارش می بریم!


دخترک بلایی شده برای خودش. خیلی با هم می خندیم. به ترک دیوار هم.


با الف دیگر حرفی برای گفتن نداریم. همه چیز انگار طور دیگری شده. دنیا هایمان عوض شده اند.


زندگی از سر و کولم بالا می رود. من هم از سر و کولش. با هم کشتی می گیریم.


خوب است.


گرچه چند روزی ست شبها از دلتنگی گریه می کنم.


اما خوب است.


گرچه خیلی ها نیستند.


اما باقی هستند.


مردی که فکر می کنم دوستش دارم.


دخترکی که قاعدتا"دوستش دارم.


خانه ای که کم و بیش دوستش دارم.


مادری که از کودکی دوستش دارم.


کاری که تقریبا دوستش دارم.


خواهری که ..


دوستی که ..


ماشینی که ..


لباسی که ..


اندیشه ای که ..


کتابی که ..


موسیقیی که ..


لحظه ای که ..


اعتقادی که ..


لیوانی که ..


کیفی که ..


مدل مویی که ..


قرص ماهیی که ..


کرم دور چشمی که ..


چای سبزی که ..


حرفی که ..


و


و


و


و



 



حلزونی که برایم شانس می آورد.


و اتوبان جدیدی که مرا زودتر به خانه می رساند!



10 comments:

سايه said...

سلام

وبلاگ جالبی داری

به من هم سری بزن خوشحال می شم

http://ghamnameyesayeh.persianblog.ir/

(`'·.¸(`'·.¸* پدرام *¸.·'´)¸.·'´ ) said...

مراقب ماسه های زندگی باشید.......................

راه من..... راه تو...... راه زندگی...............

تک ستاره اسمان دل.....................

ققنوس من کجاست.........

سلام.....متنهای زيبايی نوشتی

وبلاگ بين عشق منو تو فاصله ای نيست پس از مدتها توسط خود ـ پدرام به روز شد ....بيای پيشم خوشحال ميشم

داريوش said...

سلام

در مورد ايرانگردی شايد بشه کاری کرد

واسم ايميل بزن

رویا said...

سلام آهو جان .خوشحالم که زندگی بر وفق مرادتان است.تا همان حدی که گفتيد .باز هم جای شکرش باقی .دخترک را ببوسيد و باز هم هر دو به ترک ديوار بخنديد.مادر هم زودتر سلامتی شان را بدست آورند.

آهو said...

سايه جان من به اين جمله/ وبلاگجالب داری به وبلاگ من هم سری بزن/ حساسيت دارم. يعنی شديدا نااميدم می کند از نوشتن! ببخشيدها.

آهو said...

آقای داريوش من با این دسته مشکلات اين سازمان سالهاست درگيرم. چيزی جديد نيست. و البته در حال حل شدن. باز هم ممنون از اينکه پیشنهاد کمک کرديد.

آهو said...

آقای اريک حلزون و اتوبان دو بخش جداناپذير از زندگی من هستند!

حاچ آقا said...

سلامٌ عليکم . از قرائت متن سرکار عاليه سوالی برايمان مطرح شد و آن اين که اصلا برای چه درس می خوانيد ؟

اريک said...

حلزون و اتوبان رو شديد تسحين ميکنم

و مهم تر اينکه خيلی خوبه با اينهمه گرفتاری مينويسيد

آهو said...

آقای حاج آقا! گفته بودم که بماند برای چه.

Free counter and web stats