Mar 14, 2009

دستها

برای آدمی که سکه های معمولی را از هر زمان و دوره و هر کشور می گذارد کنار و بادقت جمعشان می کند توی یک آلبوم کلکسیون سکه. همان سکه های معمولی که ما دست به دست می چرخانیم و بی هیچ تاملی خرجش می کنیم. برای آدمی که نگاهش با خیلی ها متفاوت است. آدمی که یک کتاب را چند بار می گذارد توی فلان طبقه کتابخانه و باز برش می دارد و جابجایش می کند و آنچنان با دقت با آن رفتار می کند انگار که یک موجود زنده است. برای آدمی که دستانش آنقدر ماهرانه هر چیزی را از بی جان گرفته تا جاندار لمس می کند. آنقدر لطیف و آرام که انگار بیشتر مراقب دستان خودش است تا آن چیزی که در دست دارد. برای این آدم، موجودی دوست داشتنی بودن، چیز خوبی ست.

No comments:

Free counter and web stats