Jan 13, 2003

ديشب خواستم بخوابم. چشمامو که بستم ياد تمام کساني افتادم که توي وبلاگ جسته گريخته شناختمشون.قصه درداشونو خوندم.قصه غصه هاشونو. حتي قصه خوشحالي هاشونو. غصه م گرفت از اينکه بعضي ها اين روزها چقدر تنها و درگيرند.مثل خود من..
اما خوشحال شدم از اينکه ديدم اين اپيدمي تنهايي ، توي يه دنياي مجازي ( اينترنت) چجوري مغلوب ميشه.. جنسيت فرق نميکنه. همه اينجا يه وجه مشترک دارن.همه با زبوني مشترک و جديد با هم ارتباط برقرار ميکنن.

ما به دنيا آمده ايم تا زندگي را جشن بگيريم.دنيا را دوست بداريم. با کم و زيادش بسازيم.و به اين شادمانگي ادامه دهيم.به جهنم!
مهم اين است که زنده ايم..

گذر زمان با لائورادياس/نوشته کارلوس فوئنتس

9 comments:

كيوان said...

سلام...به نظر من تو اين دنياي مجازي،آدم وقتي حرفهاي دل خودشو،از زبون ديگران ميشنوه خوشحال ميشه...يعني با خودت ارتباط برقرار ميكني،با خودت آشتي ميكني...و برات مهم نيست طرف كيه!...البته گاهي هم موضوع فرق ميكنه...من گاهي بعد از حرف زدن با خودم، احساس بهتري پيدا ميكنم...اما در مورد حرف آخرت...فلسفه "زندگي در حال"،اعتقاد منم هست...اين با بيخيالي خيلي فرق داره...فعلا...

پريما said...

سلام به روي ماهت...
مرسي از اينكه به وب لاگم سر زدي
موفق باشي
( بعدا حتما ميام و راجع نوشته هات نظر مي دم )

   

سارا said...

سلام وبلاگ قشنگ و صميميتونو ديدم.موفق باشيد.

كرگدن said...

بگيم اين فوئنتس يه سر بياد ايران. چه‌طوره؟

elham said...

غريبگي نكن !
مثل باد وقتي كه دستهايت را به من نشان مي دهي ناشيانه دركت مي كنم ، نه آنچنان كه هستي!
ديگر اينهمه دور نشده بودي از رنگ خودت ، از سايه اي كه گاهي تو را احاطه مي كرد و نمي دانستي از آن توست .
به بيراهه ترين راه اين جاده هم كه پا بگذاري به خانه من خواهي رسيد
باور كن هنوز آماده ام براي رفتن يا مردن ! فرقي نمي كند ، دلش براي تو تنگ شده اين دل
غريبگي نكن اينهمه !
می دانم پا كه در حريم سايه هاي من بگذاري مرا هم به ديگران تعبير می کنی !
اما باور كن در دستهي من تنها نيستي . من به اندازه تمام خنده هايم تو را دوست دارم
غريبگي نكن ...

نوشی said...

آهو شما زن فوق العاده ايی هستين. من تعجب ميکنم از بعضيا که قدر شما رو ندونستن.

. said...

... گرامی ترين و زيباترين ها در جهان ، نه ديده می شوند و نه حتی لمس می شوند ، آنها را تنها بايد در دل حس کرد ...

پدرام دانش said...

سلام بر شما ! ... < کسی که هیچ نمی داند ؛ به هیچ چیز عشق نمی ورزد اما کسی که می فهمد ؛ عشق هم می ورزد و تیزبین است ... می بیند .. آگاهی بیشتر نسبت به ذات هر چیز ؛ مولود عشقی بزرگتر است .. > فیلیپوس آئورولوس ۵۴۱ - ۴۶۳ م  ... ممنون از لطف و محبت همیشگی شما ...

siamak said...

زندگی چيست؟ عشق ورزيدن ....زندگی را به عشق بحشيدن.......
(ه.ا سايه)

Free counter and web stats